ذبیح جلیلی
هنر با قرار گرفتن در مکان ها و فرهنگ های
متفاوت تغییر شکل می دهد، به طوری که صنایع دستی، هنرهای تجسمی، معماری
کشورها و شهرهای سراسر دنیا با هم متفاوت است. پس از اسلام، معماری ایرانی
تغییر شکل داد و به معماری ایرانی-اسلامی تبدیل شد. همین اتفاق بعدها برای
هنرهای تجسمی افتاد و نقاشی مذهبی - عاشورایی به وجود آمد. پارچهها،
پرچمها و پس از آن علمهای هیئتهای عزاداری تقریبا از اواسط دهه هفتاد از
گلدوزی به نقاشی تغییر شکل دادند و هنرمندان و نقاشان توانستند هنر خود را
در این زمینه نیز عرضه کنند. با هدف آشنایی بیشتر با این هنر، همشهری با
«جلال درخش» استاد نقاشی و طراحی مذهبی، گفت و گویی داشته است که در زیر
میخوانید:
-
از چه زمانی نقاشی و خطاطی را شروع کردید؟
شروع کار خوشنویسی و نقاشی من به دوران دبیرستان بر میگردد. در آن دوران
همیشه خطاطی روی تخته سیاه برعهده من بود. البته آن زمان در زمینه خطاطی
تبحر خاصی نداشتم تا اینکه به کار چاپ و دوخت پوشهای مجالس امام حسین(ع)
مشغول شدم تقریبا 20 سال پیش در خیابان قیام مغازهای اجاره کردم و در آن
لباس احرام میدوختم. همان موقع طرحی را روی پارچه پیاده کردم که مورد
تمسخر کسبه خیابان قیام قرار گرفت. یکی از عابران خیابان همان روز طرح من
را دید و گفت «تو که نقاش خوبی هستی، چرا هنرت را در راه دیگری صرف
نمیکنی؟» این حرف تلنگری بود که کار را به صورت حرفهای شروع کنم.
-
نقاشی حرفهای را از چه کسی آموختید؟
90 درصد کارهای من بهصورت تجربی است و پیش هیچ استادی، آموزش نقاشی و طراحی ندیدهام.
-
آیا عدم آموزش حرفهای به جای این که نقطه قوت شما باشد، نقطه ضعف محسوب نمیشود؟
آموزش حرفهای صد در صد میتوانست تاثیر گذار باشد ولی همیشه سعی کردم با
مطالعه در زمینه هنرهای تجسمی، رنگ شناسی و طراحی این خلاء را تا حدودی
پوشش دهم. البته تجربه فقط به گونهای نیست که یک نفر تعداد زیادی تابلو
نقاشی کشیده باشد بلکه تعریف تجربه در زمینه نقاشی برای من این است که
سالها پارچههای متفاوت را به دیوار نصب کنم و انواع و اقسام رنگها را
روی آن امتحان کنم. چون بسیاری از رنگها وقتی زمینه آنها فرق میکند تغییر
ماهیت میدهند و شاید آنچه را شما از آنها انتظار دارید را برآورده نکند.
-
از چه زمانی خطاطی را به صورت حرفهای آغاز کردید؟
قبلا فقط نقاش بودم، به علت برخی مسائل مجبور به خطاطی شدم. چون روزها و
ماهها روی یک طرح کار میکردم؛ برخی هیاتها برای این که اسم هیات را روی
علم بنویسند آن را به پارچه نویسانی میدادند که با خط نا مطلوب حتی با رنگ
نامناسب روی علم مینوشتند و وقتی کار خراب میشد پارچه را میآوردند که
آن را اصلاح کنم که هم کار سختی بود و هم گاهی مجبور میشدم از آن استفاده
نکنم و مجددا طراحی کنم. در این هنگام به خطاطی روی آوردم. برای تمرین از
سر قیچیهای لباس احرام استفاده میکردم که بعد از آن نیز نزد استاد
رهبران، به صورت حرفهای خطاطی را پیگیری کردم.
-
طراحی علم کدام یک از هیئتهای یزد از کارهای شماست؟
طی 20 سالی که کار طراحی علم امام حسین(ع) را انجام دادهام بیشتر سفارشات
از شهرستانهای استان و خارج از استان بوده است. علمهایی که در یزد طراحی
کردهام علم هیاتهایی چون هیئت نینوا صفائیه، نینوا آزاد شهر، علی اکبر
امام شهر و تشنگان فرات چاه قبله است. در مجموع علم هیاتهای زیادی را
طراحی کرده ام.
-
طی 10سال گذشته، سبک علم هیئتها تغییر کرده است؛ در این باره توضیح دهید؟
قبلا نقاشی روی مخمل مخصوصا علم هیئتها بسیار متراکم و شلوغ بود. وقتی
متوجه این موضوع شدم سعی کردم کار را از این حالت خارج کنم. طرحی که به
نظرم رسید این بود که نقاشی و خط را به صورت تلفیقی روی مخمل پیاده کنم.
همچنین در بعضی مواقع نقاشی را از کار حذف و فقط اسم هیئت را به صورت تک
کلمهای طراحی میکردم که از این طرح بسیار استقبال شد.
-
کار شما به گونه ای است که به جز دوماه از سال، بقیه ماههای سال فراموش
میشوید. با این حال آیا درآمد حاصل از این کار تامین کننده زندگیتان است؟
همان دوماه از سال هم کسی به یاد ما نیست! بعضی وقتها به علت کم درآمد
بودن این کار تصمیم گرفتهام که همه چیز را رها کنم. ولی همیشه حسی نگذاشت
از این کار فاصله بگیرم. شاید هم بشود اسم این حس را عشق گذاشت. عشق
میتواند در هر زمینه ای به وجود بیاید ولی بهتر است بگویم عشق به این کار
دوجانبه است، در وهله اول عشق به امام حسین(ع) و سپس عشق به نقاشی و
هنرهای تجسمی است که باعث شده به این کار ادامه دهم. همیشه انسانی قانع
بودهام ولی در واقع این کار کفاف مخارج زندگی را نمیدهد. چون کارگاهم در
مکانی قرار دارد که حتی همسایهها هم از آن خبر ندارند. یکی از دلایل
ناشناخته بودن کار من نبود امکانات است. در صورتی که چند سال پیش در کوچه
حنا به هنرجویان آموزش میدادم ولی در حال حاضر همین اندک امکانات هم در
اختیارم نیست. اگر با این روال پیش برود مجبورم همین خانه قدیمی را که به
خاطر کهولت سن پدر و مادرم آن را حفظ کردهام بفروشم تا در مکان دیگری
مغازهای خریداری کنم و حداقل بتوانم کار کنم.
-
آیا نمایشگاهی از کارهایتان برگزار کردهاید؟
آخرین باری که در نمایشگاه شرکت کردم سال قبل بود. در آن نمایشگاه اتفاقات
خوبی برایم نیفتاد که بعد از آن تصمیم گرفتم دیگر در هیچ نمایشگاهی شرکت
نکنم. قبل از آن نیز در نمایشگاهی در شهر بغداد که در یکی از حسینیهها
برگزار شده بود شرکت کردم و از آن استقبال خوبی به عمل آمد. اداره میراث
فرهنگی و صنایع دستی استان پیشنهاد داد در ترکیه و دیگر کشورهای اسلامی
نمایشگاه برگزار کنیم؛ اما با همه این مسائل امیدوارم در آینده اتفاقات
خوبی برای نقاشی مذهبی در یزد رقم بخورد.